سفارش تبلیغ
صبا ویژن

91/3/19
7:11 عصر

پدر ...

بدست امید بدری در دسته بهشت، پدر، غریب، تنهایی، تمام شدن


پدر که باشی، در هیچ کتابی جایی نداری و هیچ چیز زیر پایت نیست.

بی منت از این غریبگی هایت می گذری تا پدر باشی.

پشت خنده هایت فقط سکوت می کنی.

پدر که باشی به جرم پدر بودنت، حکم همیشه دویدن برایت میبُرند.

بی اعتراض به حکم فقط می دوی.

بی رسیدن ها می دوی و در تنهایی ات نفسی تازه می کنی.

پدر که باشی، پیر نمی شوی، ولی یک روز بی خبر تمام می شوی، 

تمام می شوی و پشت ها را خالی می کنی.

با تمام شدنت باید حس آرامش را بعد از عمری تجربه کنی.

ولی

 پدر که باشی در بهشتی که زیر پای تو نبود هم دلهره هایت را مرور می کنی...


90/10/17
11:0 عصر

عشق و زندگی

بدست امید بدری در دسته زندگی، عشق، بهشت، جهنم

درویشی به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده میشود .
پس از اندک زمانی داد شیطان در می آید و رو به فرشتگان می کند و می گوید :
جاسوس می فرستید به جهنم!؟
از روزی که این ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است
و جهنمیان را هدایت می کند
و....حال سخن درویشی که به جهنم رفته بود این چنین است:
با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بر حسب تصادف به جهنم افتادی
خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند.